تاثیر سطح سواد والدین بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

رابطه سطح سواد والدین با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

سواد و تحصیلات خانواده یکی از عوامل مهم پیشرفت بشر در جهان امروز است. پیشرفت تکنولوژی، صنعت، بهداشت و علوم مختلف مدیون این عامل مهم است.

 

بی سوادی در تمام ابعاد زندگی انسان می تواند تأثیر بسزایی داشته باشد، مخصوصاً در بهداشت، رشد اقتصادی، رشد فرهنگی، رشد و تربیت فرزندان، بی نظمی و ناهنجاری کودکان، رشد اشتغال و غیره مطالعات نشان داده است که هرچه آسیب های روانی بیشتر باشد، موقعیت اجتماعی شخص را پایین تر می آورد و عواملی چون فقر، بی کاری، تعداد فرزندان، اعتیاد، طلاق و … که همه موجب پایین آمدن موقعیت اجتماعی و فرهنگی شخص می شود و آشفتگی ها یا آسیب های روانی را به وجود می آورد معمولاً افرادی که در سطح پایین اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زندگی می کنند، سطح تحصیلات کمتری نسبت به افراد همسال خود دارند و میزان تحصیلات در این خانواده ها به شدت اُفت پیدا می کند.

 

در حقیقت در برخی از این خانواده ها، سواد مقوله ی بیگانه ای است.

تأثیر عمیقی که این موقعیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی پایین، بر روی افراد خانواده و جامعه برجا می گذارد، موجب بی نظمی و آشفتگی روانی می گردد، البته این آشفتگی روانی را در طبقات مختلف جامعه می توان دید.

شیوه های انحرافی ـ ایجاد علایم روانی بیماری ـ اقدام به خودکشی ـ بستری شدن ـ قطع ارتباط با واقعیت، در طبقات پایین اجتماع، بیشتر دیده می شود.

مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، به عنوان پیش فرض این مشکل مطرح است و در واقع هدف بررسی اثرات اقتصادی ـ اجتماعی این مسئله به عنوان یک متغیر مهم بر وضعیت روانی است. در این جا سواد و تحصیلات را به عنوان یک متغیر ملاک، لحاظ نموده که قابل سنجش بیشتری است.

بیان مسئله:

 

موفقیت و پیروزی در تحصیل به عوامل گوناگونی بستگی دارد و این عوامل در مجموعه ای فردی، آموزشگاهی، خانوادگی و اجتماعی طبقه بندی می شود.

بدون شک پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به عوامل متعددی نظیر میزان درآمد، سطح تحصیلات والدین، رفتار والدین، محیط مدرسه، فضای خانواده، نوع مدرسه، امکانات آموزشی، معلم، رفتار معلم، استعداد دانش آموزان، محل زندگی، نحوه ی پوشش معلم، محل مدرسه، رفتار همکلاسی ها و بسیاری عوامل دیگر بستگی دارد.

 

در این تحقیق عامل سطح تحصیلات والدین مدنظر می باشد.

 

تربیت فرزندان وباروری ثمربخش

 

داشتن فرزندان سالم ومستعد کافی نیت. تهیه وتدارک محیط مناسب تربیتی وکنترل واموزش وپرورش آنها، هدف وغایت مطلوب است. همچنان که داشتن بذر وتخم اصلاح شده و مرغوب کافی نیست. زمین مناسب برای کشت و نورکافی وآبو کود و مواظبت و سرکشی و تحمل زحمات و تلاش و کوشش طولانی لازم دارد، تا تخم بروید ورشد کند وبه ثمرآید وباردهد. حساس ترین وظیفه والدین، تربیت کردن وبارآوردن فرزندان است. تامطابق استداد فطری و سرشتی و توان ونیروی بدنی خود، مراحل آموزش وتعلیم وفراگیری را طی کنند ونضج یابند وبه صورت مفید ومؤثروارد اجتماع شوند وبا ایمان واطمینان به آینده خود زندگی سرشاربا موفقیت وسرور وشادی و خرسندی و رضایت خاطری را شروع کنند.

 

شبکه خانوادگی

 

تجربه وآگاهی اولیه کودکان ازانسان های دیگردربافت خانواده شکل می گیرد. بعلاوه کیفیت فرآیندهای دلبستگی و پیوند میان والدین و نوزاد درماههای اولیه زندگی، برای بهداشت هیجانی فرد بسیار مهم و حیاتی است.

 

خانواده عرصه ای مهم برای یادگیری درباره دنیا بوده واجتماعی شدن کلی درآن روی می دهد.خانواده به عنوان در دسترس ترین سیستم حمایتی کودکان مدنظر قرار می گیرد. درنتیجه هرآنچه که این سیستم حمایتی را کمرنگ نماید (مانند تغییرات دوران بلوغ، جدایی پدر ومادرویا بویژه سبک خانوادگی منفی) عوارض جانبی برای کارکردهای کودک، انطباق و هویت یابی او ایجاد می کند.(حیدری، ۱۳۸۵)

 

والدین درمسئولیت شریک هستند

محیط خانواده، مدرسه فوق العاده ای است که میتواند استعدادهای روانی اطفال را پرورانده وبه آنها درس عبرت وشخصیت و رشادت وشهامت، بخشش وسخاوت و… بیاموزد. یابرعکس صفات زشت وزذیلت و انحراف وتربیت غلط را یاد بدهد. علت اینکه مسئولیت پدرو مادر در تعلیم وتربیت فرزندان حتی ازمدرسه و محیط اجتماع و دانشگاه بیشتراست، درروایات اسلامی زیادی روی آن تأکید شده است:

  1. نخست آنکه آغاز تربیت وشکل گیری کودکان درخانه است.
  2. پس به خاطرآن است که بیشتراوقات کودکان درخانه می گذرد وبرآورد زیر گویای این حقیقت است. علمای تعلیم وتربیت با بررسی های خود، ساعتهائی که کودک تاسنین ۱۱ سالگی زندگی میکنند ۹۵ هزار ساعت برآورد کرده اند، که تنها ۵ هزار ساعت آنرا درمدرسه و درحدود همین مقدار را خویشان و بستگان و دوستان می گذراند، وبقیه اش در کنار پدر ومادر در خانه اش می گذرد.

 

خواندن وبطور کلی یادگیری، مستلزم وجود شرایط اولیه وثانویه است. شرایط اولیه یعنی استعدادهای نفسانی مثل هوش، حافظه، سلامت بدن وشرایط ثانویه مانند محیط مناسب، آرامش روانی و… وسائل ضروری که همه اینها بهرحال به والدین ارتباط دارند.

 

والدین مهمترین افرادی هستند که می توانند روحیه آموزشی وفرهنگی را در کودکان خود برانگیزند.

 

طی تحقیقاتی که انجام گرفته در مورد شوال «محرک تو درموفقیت درمدرسه و مسائل آموزشی چیست؟» بین ۸۵% از موفق ترین دانش آموزان پاسخ دادند «والدینم»

 

به این مسئله توجه کنید که آنها نگفتند «پدرم» یا «مادرم» بلکه آنها مشترکاً والدین را دراین امرشریک می دانند.

 

دراکثر موارد، همکاری و تشریک مساعی پدر ومادر است که دانش آموزان موفق را به وجود می آورند. گاهی یک پدر ترقی خوا، مادر قدرتمند، عمویا دائی فهمیده و حتی یک همسایه و دوست می تواند آتش موفقیتهای تحصیلی وآموزشی را در کودکان شعله ور سازد.

 

به نظر می رسد که طرز فکر خوب وگرایش والدین نسبت به مدرسه مهمترین عاملی است که درموفقیت و یا شکست تحصیلی دانش آموز اثر می گذارد.جالب است که بدانیم والدین، لازم نیست هرکدام تأثیر مساوی و برابر روی کودک داشته باشد. ولیکن نفوذ و اثرهرکدام ازآنها باید سازنده باشد.

 

کودکان از پشتیبانی و کمک پدر ومادر خود مطمئن هستند، ودرخانه های موفق یکی از والدین پدر یا مادر در انجام تکالیف رارهبری کرده ودیگری پشتیبانی ضمنی از کودکان دارد.

 

تفاوت محیط زندگی دانش آموزان زرنگ یا پیشرفته با ضعیف

 

  1. برخورداری دانش آموزان ساعی از محیط گرم و باثبات خانوادگی در خانواده شاگردان پیشرفته اختلاف نظر وعقیده و جروبحثهای بیهوده که می تواند مولد اضطراب و ناآرامی در کودک گردد، کمتروجود دارد، بطور کلی محیط خانوادگی آرام وپرتفاهم است.

 

  1. برخورداری ازوقت آزاد وتوجه والدین: اولیاء شاگردان زرنگ بخصوص مادران آنها وقت بیشتری را صرف می کنند برای تعلیم وتربیت فرزندان خود، ویا بیشتر به صحبت وبازی می پردازد وبه او جرأت اظهار نظر وعقیده وشرکت درتصمیم گیری می دهند.بنابراین محیط خانه و برنامه های زندگی خود را طوری تنظیم می کنند که به رشد وتعالی این توانائیها طی شود.

 

  1. توافق اولیاء درمورد مسائل تربیتی: دراکثر خانواده هایی که مورد مصاحبه قرار گرفتند به نظر می رسید که پدر ومادر در مورد مسائل تربیتی توافق دارند وکمتر اتفاق می افتد که پیشنهاد مادر وراه وروش تربیتی او مورد سرزنش و انتقاد پدر خانواده قرار گیرد یا برعکس.

 

  1. تحمل والدین درمقابل سروصدا و ریخت وپاش کودکان: اولیاء دانش آموزان پیشرفته اکثراً درمورد سروصدا و ریخت وپاش کودکان تحمل بیشتری درخود نشان می هند، ویا اینکه به نظم و ترتیب خانه توجه دارند، اما شادی وآرامش کودک برایشان اهمیت بیشتری دارد وبه آثار مثبت تربیتی بازی در رشد کودک واقف هستند وبا تذکرهای سازنده آنها را متوجه می کنند. والدین این دانش آموزان، فرزندان را طوری عادت می دهند که پس از پایان بازی و کارهای درسی به تناسب سن وتوانائیشان به مرتب کردن و نظافت محیط خود واطراف خود بپردازند.

 

  1. تحمل اولیاء درمورد عدم اطاعت کودکان از بزرگسالان: اینکه هر دو دسته اولیاء نسبت به عدم اطاعت کودکان از پدر ومادر وبطور کلی بزرگسالان حساس بوده و هستند، ولی اولیاء کودکان ضعیف بطور محسوسی کم تحملتر و حساستراز دسته دیگر به نظر میرسد.

 

  1. عکس العمل اولیاء درمقابل انتظارات و توقعات فرزندان: والدین شاگردان زرنگ از قدرت تشخیص بیشتری برخورداربوده و می توانند بدون ابراز خشونت، در مقابل توقعات زیادفرزند خود مقاوم وباثبات باشند درحالیکه والدین شاگردان ضعیف گاهی خشن و زمانی تسلیم و نامطمئن ومتزلزل بنظر می رسند.

تاثیر سواد والدین

 

 

 

 

 

 

 

 

تحصیلات والدین

 

ازآن جا که تحصیلات والدین می تواند نقش مهمی در امر تربیت فرزندان داشته باشند و والدین تحصیلکرده به دلیل احراز مشاغل بهتر و مفید تر به خودی خوداز فرهنگ بالاتر ومحیط وموقعیت بالاتر ومحیط وموقعیت بهتری برخوردار خواهند بود و برخورداری از موقعیت خوب اجتماعی به نوبه خود تأثیر روی نگرش فرزندان نسبت به والدین واحساس امنیت و اعتماد به نفس آنها می شود ودرنتیجه بهتر می توانند با محیط خود ارتباط برقرار کنند و همین امر موجب رشد وشکوفایی استعدادآن ها می شود. درحالی که کودکی که والدین وی تحصیلات خوبی ندارند نه تنها نمی توانند به وجودآنها افتخار کنند بلکه در خود احساس حقارت می کنند. وارتباط وتعامل آنها از سایرین کمتر است .البته تحصیلات به تنهایی نمی توانند عامل پیشرفت فرد محسوب شود. اما ازآنجا که تحصیلات میتواند موجب آگاهی بیشتر وقرار گرفتن در وضعیت اجتماعی، اقتصادی بالاتر می گردد و نیز در تحقیقات ثابت شده که شغل و سطح اجتماعی والدین نیز رابطه مستقیمی با پیشرفت تحصیلی فرزندان دارند. بنابراین ملاک انتخاب تحصیلات والدین و تأثیری که بر روی پیشرفت تحصیلی فرزند آن ها می گذارد به این دلیل منظور شده است که خانواده های با تحصیلات بالاتر فرزند کمتری دارند و بنابراین بهتر می توانند با آنها در ارتباط باشند. معمولاً وقت بیشتری برای رسیدگی به مسائل آن ها را دارند.

کودکی که در کنار بزرگسالان تحصیلکرده واهل مطالعه وبا حوصله پرورش یافته و بزرگ می شود مسلما پیشرفت تحصیلی او از سایر کودکانی که ازچنین محیط مساعدی بی بهره اند به مراتب بالاتر است.(هالت، ۱۳۸۷)

بی سوادی والدین

« بی سوادی والدین نیز یکی از پارامتر هایی است که می تواند در افت تحصیلی دانش آموزان مؤثر باشد ، زیرا عدم توانایی والدین جهت کمک به فرزندان در امر تحصیل و نبودن پشتیبان در جهت راهمایی فرزندان ، می تواند سبب سر در گمی دانش آموز و ایجاد اضطراب در او گردد. همین عدم اطمینان در مورد آن چه که دانش آموز انجام می دهد و نبود راهنما در منزل سبب می شود تا دانش آموز با یقین و اطمینان کامل نتواند به پیش ببرد. البته این مطلب کلیّت ندارد و دانش آموزان با استعداد می توانند بدون راهنما نیز به سر منزل مقصود برسند و لیکن این موضوع ، مربوط به دانش آموزانی است که دارای استعداد کمتری هستند و جهت پیشرفت ، نیاز به یاری دهنده دارند. »

 

از مطالعاتی که در زمینه تأثیر برخی عوامل و متغیرها بر روی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان انجام گرفته است چه می توان فهمید؟

 

در این مقاله کوشش شده است یافته های عمده این مطالعات مورد بازنگری قرار گیرد. کشف اثرات متغیرها بر پیشرفت تحصیلی موضوع ساده ای نیست. نتایج پژوهش ها بر روی روابط و همبستگی ها باید در عمل مورد آزمایش قرار گیرند. هر یک از نتایج باید به دفعات متعدد به وقوع پیوندد تا به توان نسبت به صحت آنها اطمینان حاصل کرد.

 

مطالعات کیفی که بر پایه روش های مشاهده ای و تکنیک های مصاحبه انجام می گیرد، این امکان را به پژوهشگر می دهد که به نکات ظریفی که در کلاس نقش دارند و بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان موثرند که تشخیص آنها جز با بکارگیری این روش ها ممکن نیست.

 

برنامه درسی

برنامه درسی را می توان به سه گروه “برنامه درسی مورد انتظار (آنچه که در فهرست دروس و یا هدف های یادگیری مندرج است)،” برنامه درسی اجرا شده “ (آنچه که معلمین عملاً تدریس می کنند در زبان پژوهش به آن اغلب فرصت یادگیری می گویند) و “ برنامه درسی فرا گرفته” (آنچه که کودکان واقعاً یاد می گیرند) تقسیم نمود. شواهد زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه تقاضای برنامه درسی در پیشرفت تحصیلی مؤثر است. به طور خلاصه می توان اظهار داشت که اگر دانش آموزان فرصت یادگیری چیزی را داشته باشند، معمولاً “آن را فرا می گیرند و اگر این فرصت برای آنها فراهم نباشد، از یادگیری آن محروم خواهند شد. به عبارت دیگر ، هر چه میزان تقاضا در “ برنامه درسی مورد انتظار” با ثابت فرض کردن بقیه عوامل بیشتر باشد، کودکان بیشتر یاد خواهند گرفت.

بسیاری از کشورهای در حال توسعه دارای مراکز برنامه ریزی درسی هستند، گر چه در بسیاری از کشورها برنامه های درسی برای رهایی از نفوذ برنامه های قدرت های استعماری گذشته به صورت “ملی” تدوین شده اند، هنوز در برنامه های درسی برخی از کشورها این وضعیت وجود ندارد و یا آنکه در طرف دیگر طیف به آنچه که در دیگر کشورها کودکان برای یادگیری بخصوص در زمینه خواندن، ریاضیات و علوم دارند، توجه کافی مبذول نشده است.

دو مقوله باید مورد توجه قرار گیرد یکی تکنولوژی برنامه ریزی درسی (Lewy 1978) و دیگری عوامل تعیین کننده برنامه درسی ، بسیاری از عوامل مطالعات اندکی نیاز دارند که مراکز برنامه ریزی درسی باید به انجام آن توجه داشته باشند.

تمایل به افزودن مطالب بیشتری به برنامه های درسی مشاهده می شود بدون آن که هرگز چیزی از آن کاسته شود. اخیراً حرکت هایی برای پیراسته کردن برنامه های درسی دیده می شود زیرا وضعیت کنونی و انباشتگی مطالب از جمله عوامل استاندارد پایین آموزشی به شمار می رود.

 

خلاصه کلام آنکه، برای رسیدن به هر هرفی در جامعه باید به خانواده توجه داشت و کار را از آنجا آغاز کرد چرا که منشأ سعادتمندی نوجوانان خانواده ها هستند و در عین حال زمینه ساز بسیاری از انحرافات اخلاقی و کجرویهای اجتماعی و ترک تحصیل های نوجوانان نیز خانواده است.

بر اساس مفید بودن مطلب به آن امتیاز دهید

User Rating: ۴.۰۷ ( ۵ votes)
سفارش بوم نقاشی بوم نقاشی سروش

‫۲ دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا